سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرباز حریم ولایت



گفتگوی مشرق با برادر زندانی ایرانی در آمریکا: - 2

سؤال:: زمانی که آقای "کاملی" گفتند من نمی‌توانم کاری انجام بدهم، چند سال از زندانی شدن هومن می‌گذشت؟ 

تقریباً 3 سال.

سؤال:: در این 20 سال باقی مانده چه فعالیتی انجام دادید؟ 

وزارت خارجه گفت که ما تنها کاری که شاید بتوانیم انجام دهیم (و ما هم به آن خیلی امید داشتیم) این است که تبادلی را بین زندانی‌ها انجام بدهیم. این صحبت‌ها در زمان آقای "متکی" بود. آقای متکی گفت که چون رابطه با آمریکا نداریم، هیچ کاری را در این مورد نمی‌توانیم انجام بدهیم. مگر این‌که یک اتفاقی بیفتد و ارتباط ما با آمریکا کمی بهتر شود.

برادر هومن هوشیار + عکس
"هوتن هوشیار" برادر هومن، زندانی ایرانی در آمریکا

سؤال:: آیا به صورت حضوری با هومن دیدار کرده بود؟ 

 

هم دفتر حافظ منافع و هم دیگران می‌گفتند که در حال حاضر از دست وکیل هیچ‌گونه کاری بر نمی‌آید. چون هومن، تمام مراحل را طی کرده است. یعنی به هیچ عنوان نمی‌توانیم او را بار دیگر به دادگاه ببریم، تا یک وکیل از او دفاع کند. 5 سال پیش با آقایی آشنا شدیم به نام "بهزاد قاسمی" که در میشیگان وکالت می‌کند. ایرانی هم هست. البته در امور مهاجرت مشغول به وکالت است. 15 سال پیش یکی از آشناها، ما را به او معرفی کرد و آقای قاسمی به ایران آمده بود. ما رفتیم با او صحبت کردیم، گفتیم که جریان هومن این است.

گفت "من 10 هزار دلار می‌گیرم، به آن‌جا می‌روم، ببینم چه کار می‌توانم انجام بدهم." ما هم این مبلغ را برای او تهیه کردیم و پیگیر امور شد. بعد از 6 ماه یا یک سال، چند مرتبه با هومن دیدار کرد. چون وکیل بود، می‌توانست با هومن دیدار داشته باشد. بعد از آن گفت که نمی‌توانم کاری انجام دهم. ما از این 10 هزار دلارها زیاد خرج کردیم. آن وکیل اول که 80 هزار دلار از ما گرفت، خود هومن گفت در دادگاه هیچ دفاعی از من نکرد. فقط ناظر محاکمه بود.

سؤال:: شما الآن برای ارسال پول چه کاری انجام می‌دهید؟ چه قدر می‌فرستید؟  

در ماه 100 دلار به حسابی که در آن‌جا دارد، واریز می‌شود و او می‌تواند خرید کند.

سؤال:: خب پول را صرف چه چیزی می‌کند؟ 

می‌گوید که من حتی دستمال توالت را خودم باید تهیه کنم. پولش را برای خرید لباس‌های زیر و صابون و مواد شوینده و خمیر دندان هزینه می‌کند. می‌گفت غذای آن‌جا اصلاً قابل خوردن نیست من مجبورم چیزی تهیه کنم. کیفیت غذاهایشان این قدر پایین است که حدی ندارد. حتی یک بار تعریف می‌کرد، دستگاه‌هایشان خراب بوده و با پا، سیب‌زمینی‌ها را له می‌کردند.

سؤال:: وضعیت جسمانی او چگونه است؟ 

به شدت افت کرده است. الآن چشم‌هایش مشکل دارد و چندین بار اعلام کرده، تعداد زیادی از دندان‌هایش مشکل دارد. چشم‌هایش آن‌قدر ضعیف شده است که می‌گوید "وقتی نور به چشم‌هایم برخورد می‌کند، هیچ چیزی را نمی‌بینم. کتاب نمی‌توانم بخوانم، تلویزیون نمی‌توانم ببینم." به شدت مشکل دارد، حتی ما می‌خواستیم یک عینک را از این‌جا برای او بفرستیم که گفتند اجازه نمی‌دهیم به دست او برسد. فقط می‌تواند خودش تلفن کند در داخل زندان، آن‌ها برای او عینک تهیه کنند و ما هزینه آن را بپردازیم.

سؤال:: چرا این کار را نکردید؟ 

گفت "همین‌هایی را که الآن دارم، این‌ها تهیه کرده‌اند و اصلاً به درد من نمی‌خورد. من از آن‌ها خواستم که دکتر معاینه‌ام کند." دندان‌های او بسیار مشکل دارند، می‌گوید "اصلاً نمی‌توانم غذا بخورم. از درد به خود میپیچم و هیچ‌گونه قرص مسکنی به من نمی‌دهند." حتی از دادن قرص سر درد هم امتناع می‌کنند." وضعیت او خیلی اسفناک است. ما به سازمان حقوق بشر و سازمان ملل و آقای اوباما و افراد دیگر نامه ارسال کردیم و از آن‌ها درخواست کردیم که کمک کنند. حتی خود من به دفاتر آن‌ها در ایران سر زدم، هر جایی که ارتباط پیدا می‌کرد را پیگیری کردم. هومن در همان زندان، حقوق خواند، چیزی که برای بقیه جالب بود. از طریق مکاتبه در زندان، مدرک حقوق خود را دریافت کرد. می‌گفت حالا که کسی نمی‌تواند برای من کاری انجام دهد، خودم حقوق می‌خوانم و به خودم کمک می‌کنم.

 

سؤال:: از چه زمانی شروع کرد به درس خواندن؟ 

4، 5 سال از زندانی شدنش گذشته بود که به درس خواندن مشغول شد.

سؤال:: بعضی از ایرانی هایی که در داخل زندان‌های آمریکایی بودند، اعتراض زیادی به شرایط امنیتی زندان داشتند. 

بله. هومن را هم مرتب از زندانی به زندان دیگر انتقال می‌دهند.

سؤال:: چرا؟  

آخرین دلیلی که من شنیدم، گفتند یک کاتِر را کسی در سلول او انداخته است. هومن را به انفرادی می‌برند و 15 روز یا یک ماه در انفرادی نگه می‌دارند. می‌گفت وقتی که از بند خود خارج می‌شوم، یک چشمم، پشت سرم و چشم دیگرم، روبه‌رو را زیر نظر دارد. هر لحظه ممکن است به من حمله شود. هومن هیکلی خوب و ورزیده دارد، چون ورزش‌کار بوده و بدنی قوی دارد. قبل از این‌که از ایران برود ورزش‌های بسیاری انجام می‌داد. بعد هم که به خارج رفت، ورزش را در کنار امور خود انجام می‌داد. برادرم با هیچ کسی هم در زندان ارتباط ندارد. فقط یک آقایی که لبنانی شیعه است.

سؤال:: چند وقت یک بار زنگ می‌زند؟ 

جدیداً هفته‌ای دو مرتبه تماس می‌گیرد.

سؤال:: هزینه زیاد نمی‌شود؟ 

بله. زیاد می‌شود، اما برایش می‌فرستیم. الآن مادر من تنها دل‌خوشی‌اش این است که با هومن صحبت کند. زندانی شدن هومن، سبب شد که پدرم در سال 86 به رحمت خدا برود. پدر من آدمی بود که همه مشکلات را در خودش می‌ریخت. اگر الآن شما از من بپرسید پدر شما چه مشکلی داشت که از دنیا رفت، من هیچ جوابی ندارم که به شما بدهم.

 

سؤال:: زمانی که زنگ می‌زند گلایه‌ای ندارد؟  

همیشه خودش می‌گفت من یک زندانی سیاسی هستم و به خاطر ایرانی و مسلمان بودنم در این‌جا گرفتار هستم. در آن اوایل حتی یک اتفاق جالبی برای او رخ داده بود.

سؤال:: دچار مشکلات روحی و افسردگی شده بود؟ 

به شدت؛ ولی خدا را شکر، هنوز هم روحیه‌ای فوق‌العاده قوی و خوب دارد. الآن در آن‌جا لیدر مسلمانان است. به قول خودش "امام جمعه زندان" است.

سؤال:: چند تا مسلمان در زندان هستند؟ 

زیاد هستند. ولی هومن با تنها کسی که ارتباط دارد، همان آقای لبنانی است. می‌گوید من جمعه‌ها نماز جمعه را برگزاری می‌کنم و برای بقیه، خطبه می‌خوانم. خودش با اعتقادات خودش زنده است و زندگی می‌کند. شما فکر کنید، با این وضعیتی که دارد، تمام ماه رمضان را روزه می‌گیرد.

 


برادر هومن هوشیار + عکس
"هوتن هوشیار" برادر هومن، زندانی ایرانی در آمریکا

سؤال:: ارتباطی با خانمش نداشته‌اید؟  

هیچ‌وقت. خودش را گم و گور کرده است. جالب این که فکر می‌کنم از آن ایالت به جای دیگری رفته است. آن بچه‌ای که هومن به خاطر آن گرفتار شده بود، 8 سال پیش به علت گازگرفتگی فوت می‌کند. واقعاً دلم سوخت، وقتی شنیدم. آن بچه هیچ گناهی نداشت. واقعاً نمی‌دانستیم که دارند استفاده ابزاری از او می‌کنند. ایشان و همان مادربزرگ بجه که خودش طراح این برنامه‌ها بود، هر دو کشته شده‌اند.

 

سؤال:: آن‌ها چه نفعی از وضعیت هومن می‌برند؟  

این خانم، همسر قبلی‌اش هم ایرانی بوده است. همین داستان را هم برای آن یکی شوهرش پیاده کرده است. "افشین" نامی بوده همسر قبلی‌اش.

سؤال:: این خیلی اهمیت دارد، یعنی این‌که برای همسر قبلی‌اش هم همین اتفاق افتاده باشد. 

من آن‌ها را ندیدم. این تعریف‌ها را از هومن شنیده‌ام. هومن خیلی دوست داشت که پسرش "شروین" را پیدا کند، بچه خود هومن را می‌گویم. من خیلی از طریق اینترنت تلاش کردم حتی از بستگانم که در آن‌جا هستند، کمک خواستم که شاید بتوانم این بچه را پیدا کنم. ممکن است در آن ایالت بتوانیم با اسم و فامیل، پیدایش کنیم. به هر حال، فامیل پدرش را دارد. یا شاید هم نداشته باشد. شاید مادرش به یک روشی، اسم پدرش را از مدارکش خارج کرده باشد. حتماً به او گفته‌اند که پدرت از دنیا رفته است، یا چیز دیگری گفته‌اند. بالأخره آن پسر، الآن 25 سال دارد. شاید بخواهد به پدر خود کمک کند.

 

سؤال:: هومن الآن چند سالش است؟  

50 سال دارد... یک نکته‌ای را من بگویم. خواهر آقای "امیر حکمتی" (فکر می‌کنم در میشیگان زندگی می‌کند) به من گفت که "شاید ما بتوانیم این دو تا را با هم مبادله کنیم. شما این‌جا کمکی به ما بکنید." من گفتم شما از من چه می‌خواهید؟ من هر کاری بتوانم برای برادرم انجام می‌دهم. ولی متأسفانه هنوز خبری از خانم حکمتی دریافت نکرده‌ام.



چهارشنبه 94 مرداد 14 توسط ali ahani | نظر بدهید





 

  

 

 

 

 

 

 

کل بازدید : 130307
بازدید امروز :350
بازدید دیروز : 9
تعداد کل پست ها : 717

 

دانشنامه عاشورا

 

پایگاه جامع عاشورا
ابزار و قالب وبلاگ
قطره و دریا
عِــطـر ظــهــور
خورشید تابنده عشق
شاید سخن حق
بنارانه
لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا... قاسمی)
پژواک
شین مثل شعور
دلتنگ...
اهالی بصیرت
مهدی مشکات ـ شعرونظر
اجتماعی
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
حجت البالغه
قطره ای ازدریا
قافیه های سرگردان
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
حبیبی حسین
چشمـــه ســـار رحمــت
سرزمین مِه وخورشید (خورشید گام سبز)
هم رنگــــ ِ خـــیـــآل
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
بی سواد
بادصبا
آقاسیدبااجازه...
ما تا آخرایستاده ایم
شبکه ما
ابـــــــــــرار
اتمام نعمت واکمال دین یعنی شیعه بودن
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
"یا صاحب الزمان"
صدای پای زندگی
.:گـــــمـــــــنـامی بــــجـــــوی:.
کشاورزی درنگاه توسعه
سرباز کوثر
مشکات نور الله
مهدی یاران
چهارفصل
نقش برتر پارس
حقیقت
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
عفاف و حجاب
مکنون
  • صفحه اصلی
  • پست الکترونیک
  • آرشیو وبلاگ
  • پیام رسان
  • مطالب پیشین
    آرشیو مطالب

    ویرایش
    وصیت شهدا
    وصیت شهدا
    آمار و اطلاعات

    بازدید امروز :350
    بازدید دیروز :9
    کل بازدید :130307
    تعداد کل یاد داشت ها : 717
    آخرین بازدید : 103/9/29    ساعت : 3:28 ع
    درباره وبلاگ
    ویرایش
    لینک دوستان
    ویرایش
    آمار و اطلاعات

    بازدید امروز :350
    بازدید دیروز :9
    کل بازدید :130307
    تعداد کل یاداشته ها : 717
    103/9/29
    3:28 ع

    کد ساعت

  • کاناپه
  • مشخصات مدیروبلاگ
     
      ali ahani[2]



    خبر مایه
    لوگوی دوستان
     
    پیوند دوستان
     
    قطره و دریا عِــطـر ظــهــور خورشید تابنده عشق شاید سخن حق بنارانه لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا... قاسمی) پژواک شین مثل شعور دلتنگ... اهالی بصیرت مهدی مشکات ـ شعرونظر اجتماعی بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن سرباز ولایت حجت البالغه قطره ای ازدریا قافیه های سرگردان سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام حبیبی حسین چشمـــه ســـار رحمــت سرزمین مِه وخورشید (خورشید گام سبز) هم رنگــــ ِ خـــیـــآل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی بی سواد بادصبا آقاسیدبااجازه... ما تا آخرایستاده ایم شبکه ما ابـــــــــــرار اتمام نعمت واکمال دین یعنی شیعه بودن شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ "یا صاحب الزمان" صدای پای زندگی .:گـــــمـــــــنـامی بــــجـــــوی:. کشاورزی درنگاه توسعه سرباز کوثر مشکات نور الله مهدی یاران چهارفصل نقش برتر پارس حقیقت پاتوق دختر و پسرای ایرونی عفاف و حجاب مکنون
    قالب وبلاگ